یزدفردا:یک مشاور و مدرس دانشگاه در یزد گفت: زمانی که اعضای یک خانواده یا یک مجموعه نتوانند نیازهای عاطفی خود که در قالب های مختلف بروز و تقویت و ارضا کنند این خانوده یا مجموعه دچار طلاق عاطفی شده است .


محمدحسن گرامی در گفت و گو با خبرنگار
بهداشت و درمان در یزد، اظهار کرد: یکی از مباحث و موضوعاتی که در دنیای امروز نقش خودش را متجلی کرده و نشانه های آن در گوشه و کنار به چشم می رسد موضوع طلاق عاطفی در بین خانواده ها است.

وی در تعریف و توصیف طلاق عاطفی گفت: طلاق در لغت به معنای جدا شدن و فاصله گرفتن امده است و عاطفه به معنای هیجان، احساس یا مجموعه ای از هیجانات مثبت و منفی است . حال اگر در فضای زندگی انسانها بین عواطف انسانی و نیارهای آن فاصله ایجاد شود تا جایی که اعضای یک خانواده یا یک مجموعه نتوانند نیازهای عاطفی خود که در قالب های مختلف بروز و تقویت می شود ارضا کنند این خانوده یا مجموعه دچار طلاق عاطفی شده است .

گرامی ضمن اشاره به نشانه شناسی طلاق عاطفی تصریح کرد: برای درک صحیح یک مفهوم یا یک آسیب در فضای زندگی باید نشانه های پیدا و ناپیدای ان را به خوبی بشناسیم وبا نگاه سیستمیک درک کنیم.

وی گفت: یکی از این علائم این است که با ظهور طلاق عاطفی همبستگی و مشارک در بین اعضای خانواده بالاخص والدین کاهش می یابد تا جایی که هرکس به کار خودش به معنا منفی کلمه مشغول است.

گرامی ضمن اشاره به دومین نشانه طلاق عاطفی در یک مجموعه گفت: اعضای خانواده یا یک مجموعه کنار هم هستند و لی باهم نیستند یعنی تعاملی بین آنها صورت نمی گیرد وپیامها بیشتر بصورت بله و خیر مبادله می شود.

وی گفت: حس سرزنش و کلام سرد در بین خانواده و اعضای مجموعه مشهود تا جایی که افراد می گویند " ای کاش این حداقل را هم نداشتیم"..

این مشاور افزود: استقلال به معنای مرضی آن یا آسیب گونه در این گونه مجموعه ها در حال تقویت است به این معنا که هرکسی درآمد خودش... ماشین خودش... و غیره به زبان می اورد

وی با اشاره به پنجمین نشان طلاق عاطفی افزود: همدلی و هم فهمی در این مجموعه به حداقل می رسد به این معنا که اعضای این مجموعه از نیازهای هم و شرایطی که هر کس دارد باخبر نیست.

گرامی ادامه داد: در یک مجموعه که طلاق عاطفی در ان رشد یافته هر کس ساز خودش را می زند و هر زمانی که خودش می خواهد.. غذایی که خودش می خواهد می خورد و از طرفی این کلام به وفور بین اعضا به گوش می رسد " به من ربطی ندارد خودت می دانی"

این مشاور گفت: فرایند تصمیم سازی در این مجموعه به حداقل می رسد و تصمیمی گیریها بصورت تکانشی است نه تاملی.
وی ضمن اشاره به دیگر علائم و نشانه های طلا عاطفی گفت: رقابت منفی که در قالب حسادت خود را بروز می دهد در بین اعضای خانواده ها روبه گسترش است . زن یا مرد یا فرزندان بیشتر دوست دارند بیرون از خانه باشند یعنی مرد یا زنی که در خانه حمایت نشده باشد بیشتر به اضافه کاری و کسب درامد کاذب می پردازد یا فرزندان به کلاس هایی می روند و یا با دوستانی ارتباط دارند که با نیاز انها سازگاری ندارد. ازطرفی دیگر؛ حس نفرت و انزجار بصورتهای مختلف خود را نشان می دهد.

گرامی افزود: در مجموع می توان گفت طلاق عاطفی در خانوده هایی در حال شکل گیری یا تقویت شدن است که اعضای خانواده در زیر یک سقف زندگی می کنند ولی سقف هرکس با خودش معنا شده است و به نوعی دیوارهای بلند با عناوین مختلف( بی اعتمادی، دلسردی، بی انگیزشی ، گوشه گیری وانزوا در حال ساخته شدن است .

این مشاور با اشاره به انواع طلاق عاطفی اظهار داشت: طلاق عاطفی یک واژه بسیار پرمعناست و در بروز وظهورش به شکلهای مختلف به منصه ظهور می رساند که در این بحث به طبقه بندی ان اشاره می کنیم.
وی طللاق عاطفی بین زن و شوهر، طلاق عاطفی بین فرزندان، طلاق عاطفی بین والدین و فرزندان ، طللاق عاطفی بین یکی از اعضا با ساید اعضا یا ساید اعضا با یکی از اعضا را از انواع طللاق عاطفی عناون کرد و افزود: طلاق عاطفی بین زن و شوهر مهمترین واساسی ترین نوع طللاق عاطفی می باشد چراکه از این منبع طلاق عاطفی به سایر قسمتها نیز منتقل می شود.زمانی که زن و شوهر بنا به دلایل مختلف فرصت با هم بودن را نداشته باشند خود به خود پیامها بین آنها رد وبدل نمی شود و در ادامه زن و شوهر نمی تواند به خواسته ای هم فکر کنند وتلاشی برای ارضای نیازهای همدیگر ندارند.

وی یادآوشد: در طلاق عاطفی بین فرزندان با این بستر شروع به شکوفا شدن می شود که فرزندان بخاطر درس تلاش زیاد موفق شدن در فعالیت های شغلی خود بخود با هم در ارتباط نبیستد و در یک کلام هر فرزند صرفا با سایر اعضا به شکل اضطراری ارتباط برقرار می کند.

گرامی ادامه داد: در طلاق عاطفی بین پدر و مادر و کل اعضای خانواده در واقع از نتایج دو شکل قبلی به دست می آید یعنی اگر والدین با هم تعارض و نزاع ودعوا داشته باشند خود بخود ائتلاف بین یکی از والدین و یکی از فرزندان صورت می گیرد و یا سایر حلقه های ارتباطی با این ارتباط بیمارگونه حلقه ها از هم جداشده و زنجیری است تکه تکه که حال ممکن است این موضوع در قالبهای پیداو ناپیدا خود را وارد عمل کند.

وی با اشاره به نوع اخر طلاق عاطفی گفت: در بعضی خانواده ها شکل چهارم طلاق عاطفی یعنی طللاق عاطفی بین یکی از اعضا با سایر اعضا یا سایر اعضا با یکی از اعضا بوجود می آید که فقط یک عضو در بین اعضای خانواده خود را از مجموعه عواطف هیجانات فاصله می گیرد که این نوع طلاق عاطفی بیشتر در خانوده ها یی که اعضای آن تبعیض گونه با هم در ارتباطند مقایسه های نابجا محور الگو دادن است خود را اشکار می کند.
وی در خصوص علل و عوامل پدیدآورنده طلاق عاطفی در بین خانواده و مجموعه های انسانی اظهار کرد: یکی از علل، علت های زمینه ساز است که این علت ها شامل؛ تمامی بستر هایی می شود که فرد را مهیا می کند برای گرایش به طلاق عاطفی که می توان به زمینه هایی چون ژنتیک یا وراثت اشاره کرد یا به عبارتی دیگر؛ زمینه های محیطی که اشتغال زن و شوهر یا نوع مدرسه یا محیط آموزشی فرزندان در ان تحصیل می کنند مرتبط است.

وی ادامه داد: زمینه های دیگری چون ویژگی های شخصیتی افراد که بطور مثال؛ شخصیت های آستنیک(لاغر اندام) که ارتباط کمتری با اطارفیان دارند و درون گرا هستند بیشتر رخ می هد.

وی با اشاره به علل آشکار کننده بیان داشت: علل اشکار کننده یک پدیده به مباحثی اشاره دارد که باعث بروز ظاهری یک رفتار در عمل است یعنی فرد نشانه هایی از رفتار گوشه گیرانه یا انزواگونه که می تواند یکی از نشانه های طلاق عاطفی باشد از خود بروز می دهد. بطور مثال می توان به علت های آشکار کننده چون شکست در تحصیل، شکست در شغل یا شکست د امزدی و مقدمات خواستگاری یا حتی ناکامی در خرید وسیله یا شی اشاره کرد.

گرامی خاطر نشان ساخت: علت های آشکار کننده در واقع علل کاذبی هستند که ما آنها را به عنوان علل واقعی تلقی می کنیم.

این مدرس دانشگاه با اشاره به علل تشدید کننده گفت: نوع علل برای اغلب افراد به نوعی ناشناخته است تا جایی که در پدیده طلاق عاطفی بیشتر دارای ابهام است. این دسته از علت ها به این معنا است که افراد حداقل کاری که می توانند انجام هند تا مشکل شدت پیدا نکند را بلد نیستند. عنوان مثال؛ زن و شوهری که در حال فاصله گرفتن از یکدیگر هستند بخاطر ایده ال گرایی یا کمال گرایی یا مقایسه فرمول های گذشته با حال باعث می شود فرد با تعامل مخربی که ایجاد می کند از دست بدهد یا زن و شوهری که مرتب سرکار هستند و برای خانواده وقتی را در نظر نمی گیرند حداقل فرصتی هم که در خانواده است به دعوا و نزاع پرداخته می شود.

که بهتر است با تمرکز بر روی حداقل ها زمینه گسترش تعامل بیشتر را فراهم کنیم.

وی گفت: فرزندی که بیشترین وقت خود را با دوستان یا فعالیت های آموزشی یک بعد ی می پردازد و حتی زمان کمی هم که در کنار والدین است با او در قالب باید و نبایدهای درسی بیشتر صحبت می شود این خود باعث تشدید و تقویت طلاق عاطفی بین اعضای خانواده می گردد.

وی فضای فیزیکی ساختمان، الگوهای غلط خواب و بیداری ،تغذیه، رفت و آمد و سبک های بیمارگونه از رسانه ها بالاخص فضای رسانه های کامپیوتری و اینترنت و غیره را مهمترین علل بروز طلاق عاطفی در یک مجموعه عنوان کرد.

این مشاور و مدرس دانشگاه در خصوص راهکارهای پیشگیرانه طلاق عاطفی در خانواده یا یک مجموعه متذکرشد: اینکه خداوند در قرآن فرموده است ؛ واعتصموا به حبل الله و لا تفرقوا..مفاهیم مختلفی را می توان از این ایه استنباط کرد؛ که یکی از کاربردهای عملی این آیه در فرایندزندگی این است که ما با هم باشیم و حول محور هدف های تعالی مشترک با هم تلاش کنیم که این مهم خود درپیشگیری و اصلاح طلاق عاطفی در خانواد ه ها موثر است و این که خداوند می فرماید دست خدا با جماعت است دست خدا به معنای این است که ما در شادی ها و مصائب با هم باشیم.

وی ادامه داد: اینکه خدا می فرماید تعاونو علی البر و التقوی.. به معنای این است که ما به یکدیگر کمک کنیم ه عبارتی می توان گفت بزرگترین و مهمترین زمینه برای کاهش و اصلاح طلاق عاطفی پناه آوردن و متوسل شدن به آیات حق الهی و عترت است. عترتی که سراسر وجودش عواطف سازنده است و اینکه ما باید برای دیگران دعا کنیم تا دعای خودمان مستجاب گردد.

گرامی افزود: ما باید در زندگی به همسایه و افراد اجتماع خدمت کنیم در واقع توجه به نیاز های عاطفی ما و پرهیز از جداشدن از یکدیگر باشد.

اینکه در سیره و سنت معصومین آمده است در خانواده به یکدیگر کمک کنید و از حال همدیگر جویا شوید و همچنین سفارش شده است که در زندگی به عنوان مثال؛ در هنگام غذاخوردن و یا در سایر امور با هم باشید و یا اینکه نگاهی که انسان به چهره پدر و مادر می کند یا پدر و مادر به فرزندان می اندازند خود نوعی عبادت است لذا ما باید ریسمان الهی چنگ بزنیم و از هم متفرق نشویم.

این نویسنده و پژوهشگر در ادامه عنوان داشت: ریسمان الهی خود را در شکل های عبادت جمعی، صله رحم، عیادت مریض، شرکت در مراسم های شادی و عزای یکدیگر، دادن صدقه، امربهمعروف خود همه مدعای این مطلب است که ما با هم یک سیستم هستیم و باید همیشه پویا و زنده نگه اش داریم.

گرامی اذعان داشت: تمامی احکامی که خداوند برای ما انسانها که مبدا مان از وجود قرآن و عترت است سفارش به با هم بودن و با هم شدن است که انشا الله با مفهوم ولایت بتوانیم درست آنها را معنا وتفسیر کینم.


وی افزود: دومین راهبردی که می توان برای پیشگیری و اصلاح طلاق عاطفی به آن اشاره کرد (این مفهوم که کار برای زندگی یا زندگی برای کار ) را دقیق تعریف کنیم که آیا ما خود دنبال زندگی هستیم یا در خانواده ها طلاق عاطفی رو به گسترش است.

وی افزود: معمولا افراد زمانی را برای کار و ابزار زندگی بجای خود زندگی گرفتند و هسته اصلی زندگی را فراموش کرده اند.

گرامی عنوان داشت: در خانواده هایی که حداقل امکانات را برای با هم بودن بهتر استفاده می کنند در واقع به خود زندگی توجه کرده اد ولی متاسفانه بسیاری از خانوده ه با دعوا و نزاع دنبال تهیه ابزار رندگی بصورت افراط گونه هستند که این خود باعث می شود ابزار زندگی مانع ارتباط اصیل و واقعی اعضاء با هم باشد.

وی گفت: سومین راهبرد که می توان برای پیشگیری و اصلاح طلاق عاطفی به آن اشاره کرد این است که ما به انواع زندگی در خانواده ها توجه داشته باشیم. در یک خانوده 4 نوع زندگی وجود دارد 1- زندگی والدینی که شامل؛ زن و شوهر و فرزندان است. 2- زندگی زن و شوهری 3- زندگی فرزندان و 4- زندگی شصی یعنی هر کس خودش برای خودش باشد.

وی افزود: در خانواده هایی که استقلال انواع زندگی بطور منطقی معنا دارد خود به خود طلاق عاطفی خود را نشان نمی دهد ولی خانوده هایی که فکر می کنند همیشه در کنار هم بودن به معنای باهم بودن است این خود عدم استقلال زیر مجموعه را دچار اشکال می کند و زمینه بحث و جدل های فراهم و فاصله گرفتن ایجاد می شود.

این مشاورچهارمین راهکار جهت پیشگیری و اصلاح طلاق عاطفی را برنامه منظم، منسجم در خانوده ها عنوان کرد و افزود: برنامه ها طوری اتخاذ شوند که فرصت مشارکت باهم بودن فراهم گردد.

وی با اشاره به پنجمین راهکار گفت: ما بایست به وظایف و نقش ها در خانواده ها آشنا شویم که یک فرزند نقش، دانش آموز، خواهر، برادر، فرزندی، دایی، خاله، عمه را دارد. وقتی ما در خانواده فرزندان را به یک جنبه از زندگی (فقط نیاز آموزشی)توجه داریم که خود به خود زمینه طلاق عاطفی فراهم شده و برای حل باید فرزندان را به سوی زندگی آماده کرد نه شغل.

گرامی اظهار داشت: سعی کنیم جلساتی به شکل شورایی در خانواده ها که کل اعضاء با هم نشسته اند و تلویزیون در بین نباشد ترتیب داده تا به روابط انسانی توجه شود و هرکس از خودش و دیگران صحبت کند و همچنین قضاوت های تند به افراد نشود تا افراد بتوانند راحت تعامل کنند چرا که در گذشته ما بخاطر فعالیت های شغلی و خانوادگی بیشتر فرصت با هم بودن داشته ایم.و امروزه این نیازها باید در قالب این گونه تعاملات بیشتر معنا کنیم.

وی ادامه داد: اینکه ما در خانواده عبادت جمعی داشته باشیم ، دعا هارا با هم بخوانیم ، فعالیت های اعتقادی را باهم انجام دهیم ارتباط بیشتر و بیشتر می شود و جداشدن از یکدیگر معنایی ندارد.

وی توجه به مشاوره درمانی با نگاه مشاور و خانواده درمانی با نگاه خانوده درمانی و زوج درمانی را از دیگر راهکارهای پیشگیری و اصلاح طلاق عاطفی ذکر کرد و افزود: در بعضی موارد برای حل این مشکل ما باید به متخصص مربوطه مراجعه نموده که خود یکی از راهکارها است.

این مشاور در پایان متذکرگردید: اینکه یک فرد در خانواده ساز مخالف می زند و از دیگران جدا شده می توان علت های روانی به معنای شدید آن باشد.که در بعضی بیماریهای روانی مثل افسردگی، اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت و غیره به چشم می خورد.


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا